سپنتا

زندگی یعنی باور غیر ممکن ها وقتی که مرگ را از آن غربال کنی

سپنتا

زندگی یعنی باور غیر ممکن ها وقتی که مرگ را از آن غربال کنی

تلاش


....نقل می کنند که وقتی حضرت ابراهیم(ع) را در آتش انداختند، ایشان مشاهده کرد که گنجشکی مرتب بر فراز آتش پرواز می کند.از او پرسید: ای پرنده چه کار می کنی؟ پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی است و مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم. حضرت ابراهیم(ع) گفت: ولی حجم آتش در مقایسه آبی که تو می توانی بیاوری، بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد. پرندهاسخ داد: می دانم. ولی به تکلیفم عمل می کنم و می خواهم اگر روز قیامت از من سوال شد روزی که پیامبر خدا در آتش بود تو چه کار کردی، بگویم هر آنچه می توانستم انجام دادم.


....در داستانی دیگر نقل می کنند: روزی انوشیروان عادل از محله ای در شهر گذر می کرد. پیرزنی در آن حوالی روزگار می گذراند. با شنیدن خبر ورود انوشیروان به طرف او حرکت کرد. به انوشیروان سلام داد و گفت: من هر آنچه داشتم را آوردم تا به شما تقدیم کنم. سپس بُزی را که همراهش بود به انوشیروان تقدیم کرد. انوشیروان از همراهیانش پرسید: چه پاداشی دهم که در خور عدالت من باشد؟ یکی از آنها گفت: به او چند سکه طلا بدهید تا گذران زندگی کند.انوشیروان گفت: او همه چیز خود را داده است.پس اگر بخواهم به عدالت با او رفتار کنم من هم باید همه چیزم را بدهم.از جمله تاج و تختم را....


از دو داستان چه نتیجه ای میگیرین؟؟؟.... به نظر من آدم باید در هر زمینه ای تمام تلاش خودشو به کار ببنده..... تا بعدا" مدیون خودش و خدای خودش نباشه..... تلاش و کوشش هر کس در هر کاری به اندازه ی توانش ستودنی است..... مثلا" کمک کردن به دیگران.... هر چقدر که در توانمون هست کمک کنیم .... هرچند ناچیز باشه.... مثل همون گنجشک.... اما پاداشمون مثل پاداش پیرزن میشه.....


نظرات 2 + ارسال نظر
مسافر چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 02:58 ب.ظ

سلام
داستان زیبایی بود ....
اما ای کاش واقعا عمل می کردیم ....
نوشتن و حرف زدن خیلی راحته ....
مهم عمل کردنه ...
ای کاش هرچی که توی وبلاگمون می نوشتیم ..بهشم عمل می کردیم ....با نوشتن چی رو می خوایم ثابت کنیم ...؟؟
هر کی ندونه ...فکر می کنه ...
آره خیلی داغونم ..
چون بعضی ها چیزهایی رو می گن .. فقط می گن ...
نمی دونم وقتی بهش اعتقاد ندارن .. پس گفتنش برای چیه؟؟

اگه منو میگی.......راست میگی......چیزی ندارم بگم.....اینم نوشتم تا یه یادآوری برا خودم باشه....

قابل توجه دوستان.....این "مسافر" مجتبی ضیایی نیست....این یکی دیگست .........

امیر اخوان پنج‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:38 ق.ظ http://www.amirakhavan.blogfa.com

گفتن چقدر آسونه
عمل کردن چقدر سخته
ولی ما نه میگیم نه عمل میکنیم ...

باز جای شکر داره که نمیگی.....
من میگم و عمل نمی کنم..........
امیرررررررررررررررررررر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد